بازگشت
اظهار تاسف فرید مزدک را چه پنداشت؟
شکیب شکیب

 درین اواخر فرید مزدک مصاحبه با بی بی سی دا شت که درآن اکثرا از فعالیت های گذشته خود ندامت کرده است و یکی از دلا یل آنرا چنین بیان میکند:

http://www.bbc.co.uk/persian/afghanistan/2012/05/120504_l09_sowr_farid_mazdak.shtml

(من درخانواده زندگی میکردم که درآن،تعدادی ازبزرگان سیاسی فکرمیکردندوبه این حرکتهاعلاقمندبودند. آنهادرعین حال سرمشق والگوبرای جوانترهای خانواده ماهم بودند. درحقیقت من بااین چیزهاودرهمان فضاعلاقمندشدم به این حرکتها وپیوستم به جناح پرچم حزب دموکراتیک خلق افغانستان)

یعنی اینکه شوقی، بزرگان فامیلم پرچمی بودند من هم پرچمی شدم بر عکس  مانند کسانیکه میگفتند اگر نماز نخوانم و یا روزه نگیرم مورد لت و کوب والدین قرار میگیرم اگر چنین فردی رهبر یک حزب سیاسی شود  و آن دگری رهبر مذهبی عاقبت همین است در وطن که میبینیم!

اینجا بعضی سوالات ها مطرح میگردد:

- موصوف ذکر نمی کند زمانیکه پله های ارتقا را میپیمود در آن سال ایشان در کدام مرحله سنی قرا داشتند آیا ایشان کودک بودند؟

- ایشان اگر در زمان زمامداری ح د خ ا به کدام کشور غربی فرار میکرد کی از فرارش جلوگیری میتوانست و چرا اینکار را نکرد؟

- از دموکراتیک نبودن ح د خ ا یاد آور شده است، بلی  این مشکل، زاده همان مرز و بوم و منطقه است حتی ما همسایه های ما ایران ، پاکستان، چین، تاجکستان، ازبکستان و ترکمنستان دور ترها در هند، بنگلدیش و سریلانکا نیزدر حلاین معضله موفقیت چندانی کسب نکرده اند  فرید جان بر بیل ماست مایه میکنند، درین راستا صد ها سال مبارزه ضرورت است و هزاران مبارز، نه افراد استفاده جو، و آیا این حزب قبل از عضویت مزدک دموکراتیک نبوده است و یا بعد از آن؟ آیا کدام حزب ۱۰۰ % دموکراتیک را در جهان سراغ دارند؟

و صد ها چرا های دیگر....

نامبرده بعد از فرو پاشی حزب وطن ح د خ ا در هرج و مرج با استفاده از موقع می خواست که از میدان هوایی  کابل فرار نماید وی را از داخل طیاره پایین کردند به گارنیزیون کابل تسلیم کردند جان وی بسیار شیرین تر از سایر اعضای رهبری و اعضای ساده ح د خ ا بود ،کارمل زنده یاد هنوز بدون محافظ در کابل بود نجیب در دفتر سازمان ملل بود بریالی زنده یاد اینجا و آنجا در طپش بود علومی و عظیمی موضوع بقای آبرومندانه  خانواده های اعضای حزب را در دستور کار قرار داده بودند.

 

زمانیکه داکتر نجیب گلو پاره میکرد که وطن یا کفن البته که وی حق بجانب بود زیرا بخوبی میدانست دفاع از وطن تنها مسوولیت رییس جمهور نیست بلکه وی روی افرادی مانند مزدک و لایق حساب میکرد جایی شکی نیست این ها نجیب را به بام بالا کردند و زینه را از زیر پایش ربودند.

نبی عظیمی در کتاب مشهور خود بنام سیاست و اردو در مورد مزدک بیان میکند که:

در مسکو با داوود رزمیاردر آنوقت  سفیر افغانستان بود و فرید مزدک در یک رستورانت دیدار داشتم فرید مزدک چندین بار به داکتر نجیب بچه اختر خطاب کرد و موصوف را مورد فحش و دشنام های رکیک قرار داد که از طرف من و داوود رزمیار مورد سرزنش قرار گرفت و فرید مزدک یادآوری کرد که دگر هرگز به افغانستان نمیروم و عظیمی می نویسد زمانیکه من رهسپار افغانستان بودم اتفاقا با مزدک در داخل طیاره مواجه شدم ازو  پرسیدم کجا میروی؟ گفت میروم که داکتر صاحب را در اتفاقات شمال کشور کمک کنم!

 

مزدک در طول زندگی باید مدیون فرد فرد اعضای شهید و گمنام حزب باشد و خاک آرامگاه  آنها را مانند سرمه  به چشمان بکشد زیرا تمام امتیازات وی نه از بودجه دولت بلکه از حق العضویت و اعانه این نامرادان تامین میشد، او که این همه را زیر پا کرد نمیدانم به چه مقدس تر ازین معتقد گردیده است،  حتی اساسنامه حزب نیز کسی را مجبور به قرار داد نساخته است که از زندگی تا دم مرگ باید حتما عضو حزب باشد حالا که نامبرده ازین موضوع خجل است سبب خجالت وی اصلا از عذاب وجدان احتمالی وی است زیرا ازین امتیازات در خرید به اصطلاح بچه های کابل شیر و پراته و آئیسکریم در جبهات شهر نو استفاده کرده است.

نظر به اسناد بدست آمده جایی شکی نمانده که کشور های بزرگ دنیا چه  دوست چه  غیردوست مداخلاتی را نظر به دلایلی در امورات داخلی کشور ما داشته اند با وجود اینهمه مداخلات کشورهای منطقه و با وجود اشتباهات خواسته و یا نا خواسته و یا  تحمیلی به طور مقا یسوی ح د خ ا موفقترین حزب در منطقه بوده است اگرچه درک کردن این مساله بسیار مشکل نیست اینکه فرید جان آنرا درک نمیتواند دلیل آنرا هیچ نفهمیدم.

 

در مورد این سوا ل خبر نگار بی بی سی که میپرسد:

تعداد زیادی ازجوانان بخاطرهمین مدلهاوهمین آرمانهاقربانی شدندوخون ریختند،شمابه عنوان عضوسابق رهبری حزب اظهارندامت میکنید؟

 

بله من کاملامتأسف وشرمنده هستم که درآن جریانهادست داشتم یاشرکت داشتم. جریانهای سیاسی واجتماعی آن سالهامنتج به حوادثی شدکه شماازآن نام بردید.

و من (نگا رنده این سطور) از ایشان میپرسم آیا به خاطر رفع شرمندگی تان آیا بهتر نبود اگر مردانه وار میگفتید بلی ما اشتباه کردیم ولی با مرتکب شدن این اشتباهات جلو ملیون ها اشتباهات دیگر را گرفتیم  این حزب هنوز بی رقیب است باید در کنارش ایستاد از اشتباهات اش آموخت، چنانچه نتوانستید از امتیازاتش صرف نظر نمایید.

 

آیا این نمک حرامی مود شده است در بین بعضی از حلقات رهبری و یا کدام مرضی رخنه کرده است، آنکه اشرار لقب گرفت بنام دین و مذهب کشت و برد و خورد و فروخت و  تجاوز کرد و مجاهد خوانده شدهنوز هم آنرا کافی نمیداند باز هم سوگند میخورد که بار دیگر چنین و چنان کند و آن فرزندان وطن که صرف به یک اشاره شما تا سرحد مرگ از همه چیز خود گذشتند آیا این نمیرساند که شما خود یک فریب کار و متقلب بوده اید و صرف مانند یک هنرپیشه سینما اکت مبارزه کرده اید در راهی که ایمان نداشته اید؟

اگر در آینده ح د خ ا تحت این نام و یا هر نام دیگری در یک موقیعت بهتری قرار گیرد آیا فرید جان دعوای مالکیت نخواهد کرد ما از چه بدانیم؟ و اگر حزب به دموکراسی ایکه نیاز داشت دسترسی پیدا میکرد به یقین کامل شما به عضویت بیروی سیاسی تحمیل نمیشدید

اگر درین مورد روز ها و شب ها  صحبت کنیم، کتابها و مضامین تحریر گردد قهرمانی مزدک ها و لایق ها را پایانی نیست

 

تشکر 

 


May 15th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
گزیده مقالات